نفرین
نفرین بر تو می فرستم که غارت گر آسایشم بودی،
نفرین بر تو که در اقیانوس دیده ام جوش و خروش به راه افکندی،
نفرین بر تو که بر قلب بی آلایشم آشیانه ساختی و در آن درس ستمگری و بی وفایی،
رنج و عذاب آغاز کردی،
نفرین بر تو که لانه ی انسانیت را در من ویران و شمع وجودم را خاموش کردی.