.. اوینار ..

آنچه از درونم می گذرد

.. اوینار ..

آنچه از درونم می گذرد

دوستت دارم

دوستت دارم 

دلم طاقت کم می آورد وقتی چشمانت را به یاد می آورم

چشمانم تحمل نگریستن را ندارندئ حتی وقتی در خیالم تو را میبینم

روحم پر میکشد وقتی با من سخن می گویی

چه بگویم از زبانم که همیشه در حضورت بند می آید

تو بگو چه کنم از این همه التهاب که که همه از دوست داشتن توست

غزلهایم را فراموش میکنم

از حافظ ، شمس، مولانا یا عشرقی چیزی یادم نمی آید

فقط باید زمزمه کنم زیر لب به گونه ای که حتی تو نیز نشنوی :

کسی درون من است

کسی درون من هست که از دریچه چشمم به کوچه مینگرد و انتظلر برگشتنت را دارد

کسی درون من هست که تو را زمزمه می کند همیشه در گوشم

کسی درون من هست

وقتی می گویم دوستت ندارم فریاد میزند که دوستش داری ، دوستت دارم

و اشک را بر چشمانم سرازیر می کند

کسی درون من هست به نام عشق که مرا از درون میسوزاند .

 DUSTAT DARAM

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد